انتزاع یا تجرید، در اصطلاح فلسفه و روانشناسی به یک عمل خاص ذهنی گفته می شود. این عمل ذهنی از این قرار است که: ذهن پس از آنکه چند چیز مشابه را درک کرد، آنها را با یکدیگر مقایسه می کند. اوصافی را که مخصوص به هر یک از آن هاست، کنارگذاشته و وجه تشابه و صفت مشترک میان همه آنها را بر می گزیند. سپس از آن صفت مشترک، یک مفهوم کلی می سازد که درباره همه آن افراد صادق است. در این هنگام گفته می شود که این مفهوم، از این چیز ها انتزاع شده و مفهومی انتزاعی است. برای مثال، چند نفر از دوستانمان را می بینیم. وجوه تمایز، یعنی آن اوصافی راکه هر یک را از دیگران متفاوت می سازد، کنار گذاشته و وجه مشترک میان همه آن ها را که انسانیت است، بر می گزینیم. اکنون، انسانیت مفهومی کلی است که بر همه آنها صدق می کند. بنابراین می گوییم: مفهوم انسانیت از آنها انتزاع شده است. در حالی که اوصاف مخصوص به هر کدام از آن ها با یکدیگر متفاوت است. قد و وزن شخص خاصی را نمی توان بر همه صادق دانست؛ چرا که شخص دیگر، قد و وزن این شخص را ندارد. به همین ترتیب و بنابر آنچه گفته شد، در می یابیم که انتزاعی (یعنی انتزاع شده) همین مفهوم کلی است که از مصادیق خارجی انتزاع شده است؛ مثلا مفاهیم انسانیت یا حیوان، مفاهیمی انتزاعی هستند. مفاهیم انتزاعی در خارج وجود ندارند، یعنی نمی توان انسانیت را در خارج نشان داد، بلکه ذهن این مفاهیم را در ضمن موجودات به طریقی که گفته شد، در می یابد. به طور خلاصه، انتزاع، یک فعالیت و عمل ذهنی است که عقل توسط آن، مفهومی را از عالم خارج در می یابد و خود این مفهوم، انتزاعی نامیده می شود.
منابع
- شرح مصطلحات فلسفی، صفحه ۲۹
- شبکه ملی مدارس
آلبرت انیشتین
“هنگامی که مردی برای یک ساعت کنار دختری زیبا می نشیند، زمان بسیار سریع می گذرد و ۱ ساعت تنها یک دقیقه به نظر می رسد. اما اگر او را ۱ دقیقه بر روی اجاق داغ قرار دهید، این میزان به اندازه تمام ساعت ها خواهد گذشت. به این موضوع نسبیت می گویند.”
“هیچ انسانی ذهنش را درگیر مسائل زمان و فضا نمی کند. اما من کاملا برعکس بودم و بعد از رسیدن به بزرگسالی، تازه به مسائل فضا و زمان علاقه مند شدم. سپس بیشتر از هر فرد بالغ و یا کودکی آن ها را بررسی و مو شکافی نمودم.”
“احساس من درباره عدالت و مسئولیت های اجتماعی، همواره به صورت عجیبی با عدم برقراری ارتباطات مستقیم با جامعه و دیگر انسان ها در تضاد بوده است. من یک مسافر تنها هستم و هیچ گاه به خانواده، دوستان، کشورم و حتی بستگان نزدیکم تعلق نداشته ام. در مقابل تمام آن ها، من هیچوقت حس دوری و نیاز به تنهایی را از دست ندادم.”
آرتور شوپنهاور
“اراده، آن مرد کور نیرومندی است که بر دوش خود مرد شل بینایی را می برد تا او را رهبری کند.”
“وقایع خوش زندگی مثل درختان سبز و خرمی است که وقتیکه از دور نظاره شان میکنیم خیلی زیبا به نظر میرسند ولی به مجرد آنکه نزدیکشان شده و در داخلشان میرویم زیبائیشان هم از بین میرود، شما در این موقع نمیتوانید بفهمید زیبائیش به کجا رفته، آنچه میبینید چند درخت خواهد بود و بس.”
“بزرگترین خردمندی آنست که لذت بردن از لحظه حال را بالاترین مقصود زندگی قرار دهیم، زیرا این تنها واقعیت هستی است و جز این همه بازی فکر و اندیشه است. اما میتوانیم آن را بزرگترین حماقت خود نیز بخوانیم، چرا که در این حالت لحظهای کوتاه به وجود میآید و به سرعت یک رؤیا ناپدید میشود و هرگز ارزش تلاشی جدی را ندارد.”
معرفی کتاب از کوچه رندان
نویسنده : عبدالحسین زرینکوب
ویژگی مثبت آثار دکتر زرین کوب، مستند بودن آن هاست و اینکه نویسنده سعی کرده بی طرفی را در ارزیابی های خود حفظ کند. البته سخن درباره ی حافظ برای هیچ نویسنده ای کار آسانی نیست. شاید به علت اندک بودن آثار بجا مانده از حافظ که پانصد و اندی شعر بیش نیست. کم سخن گفتن هم عصران حافظ درباره ی او و مهمتر لحن ابهام آمیز و ایهام دار اشعار حافظ.
از کوچه رندان شامل دوازده فصل مختلف هست که ما با خواندن هر یک از این فصول با جنبه های جالبی از زندگی حافظ و اندیشه اش آشنا میشویم.
معرفی کتاب مجموعه آثار بزرگ علوی
نویسنده : بزرگ علوی
بزرگ علوی در ۱۳ بهمن ماه ۱۲۸۳ (سوم فوریه ۱۹۰۴) در تهران متولد شد. پدر او حاج سید ابوالحسن و پدر بزرگش حاج سید محمد صراف نمایندهٔ نخستین دوره مجلس شورای ملی بود. مادر وی نوهٔ آیتالله طباطبایی بود. سید ابوالحسن علوی و همسرش خدیجه قمر السادات که از طرفداران مشروطیت بودند، سه دختر و سه پسر، مجموعاً شش فرزند، داشتند که مجتبی بزرگ فرزند سوم آنان بود. ابوالحسن علوی از اعضای حزب دموکرات ایران بود که این حزب به گواه تاریخ از بدو تشکیل در آغاز مشروطه با نفوذ بیگانگان یعنی انگلیس و روس که در آن زمان چشم طمع به ایران دوخته بودند، مقابله میکرد علوی همپای صادق هدایت در دگرگونی داستاننویسی ایران تأثیر گذاشت و همانند او به سبک واقعگرایی میپرداخت؛ «با گرایشهای رومانتیکی که در روحیهٔ ایرانی ریشه دارد.» و با نثری که «طنین زیباپرستانهای دارد»، در داستانپردازیهایش به نوآوری گرایش داشت. در بیشتر آثارش، ابتدا گِرِهی هست و حادثهٔ اصلی پیشتر روی دادهاست و راوی، حادثهٔ داستان را بازسازی میکند. این شگرد را اساساً ویژهٔ ادبیات پلیسی میدانند. به سبک واقعگرایی اجتماعی میپرداخت و در داستانهایش به نابسامانیهای اجتماعی روی میآورد؛ شخصیتهای داستانهایش پویا یا مبارز هستند.
معرفی کتاب سووشون
نویسنده : سیمین دانشور
داستان سووشون با زبانی ساده، روان و بدون پستی و بلندی آغاز میشود و نویسنده از هرگونه تزئین و تذهیب واژگان پرهیز میکند. مخاطب در صفحات اولیهٔ کتاب، به درونمایهٔ اصلی رمان پی میبرد و برای آنچه قرار است بعداً با آن مواجه شود، پیشآگاهی پیدا میکند که مصداقی است از آنچه در ادبیات فارسی به آن، آرایه ادبی براعت استهلال میگویند. در برخی از قسمتها، این رمان که از زاویهٔ دید بیرونی به شیوهٔ دانای کل محدود به ذهن زری، شخصیت محوری زن داستان روایت میشود، از مسیر اصلی خارج میشود تا بتواند اطلاعات خواننده در مورد موضوع اصلی داستان را تکمیل کند. در این قسمتها، نویسنده تمهیدی برای جلوگیری از ملال خواننده اندیشیده و به گمان هوشنگ گلشیری، نویسنده و منتقد معاصر، در این امر تاحدودی موفق بودهاست. یکی دیگر از ویژگیهای سووشون، استفاده از واژگان و اصطلاحات شیرازی است. بسیاری از شخصیتهای اصلی و فرعی سووشون از شخصیتهای واقعی الهام گرفته شده و با در هم آمیزی تخیل به شخصیتی متفاوت تبدیل شدهاند. شخصیت زری شبیه به سیمین دانشور و شخصیت یوسف شبیه به جلال آل احمد است. شخصیتهای دیگر مانند دکتر عبداللهخان، خانم مسیحادم، مک ماهون، بیبی همدم و ملکسهراب هم از شخصیتهای واقعی الهام گرفته شدهاند.
معرفی کتاب مزرعهی حیوانات
نویسنده : جورج اورول
مترجم : ترجمه محمدرضا صامتی
داستان این کتاب درباره حیوانات «مزرعهی اربابی» است که به آقای جونز تعلق دارد. جونز مردیست که بیشتر اوقات مست میکند و به شکل مناسبی به امورات مزرعه و حیوانات رسیدگی نمیکند. در میان حیوانات مزرعهی آقای جونز، خوک پیری به نام میجر وجود دارد که از آبرو و احترام ویژهای میان حیوانات برخوردار است. اما میجر، بسیار پیر است و در این روزهای آخر عمرش میخواهد تمام اندوختهی حکمت و معرفت خود را در اختیار دیگر حیوانات قرار دهد. به همین خاطر یک سخنرانی هیجانانگیز و باشکوه درباره آینده درخشان، درباره آزادی و درباره انقلاب حیوانات مزرعه علیه موجودات دوپا ارائه میکند. سخنرانی که چشم دیگر حیوانات را باز میکند. گفته میشود هنگامی که مزرعهی حیوانات به چاپ رسید (بعد از اینکه ۴ ناشر از چاپ آن خودداری کردند)، کتاب را در میان کتابهای کودکان قرار داده بودند و جورج اورول خودش به کتابفروشیها میرفت و آنها را متقاعد میکرد که جایگاه این کتاب در میان کتابهای کودکان نیست. چهبسا خوانندگانی که با کارهای اورول آشنایی ندارند نیز در برخورد اول با رمان مزرعهی حیوانات نسبت به آن دید خوبی نداشته باشند و فکر کنند که این رمان مناسب آنها نیست.